در عصر رسانههای دیجیتال و ارتباطات بیدرنگ، صدا و سیما همچنان با چالشهای فراوانی روبهرو است. این سازمان که روزگاری تنها مرجع اطلاعرسانی بود، امروز در برابر سرعت و پویایی رسانههای اجتماعی، چند قدم عقبتر به نظر میرسد. اما چرا؟ آیا این یک مشکل ساختاری است یا به استراتژیهای ارتباطی مربوط میشود؟ در این مقاله، با استفاده از تحلیلهای رسانهای و اصطلاحات تخصصی، به دلایل این عقبماندگی میپردازیم.
یکی از مهمترین چالشهای صدا و سیما، تکیه بر مدل ارتباطی خطی (Linear Communication Model) است. در این مدل، پیام از یک فرستنده (رسانه) به گیرنده (مخاطب) منتقل میشود، بدون اینکه امکان بازخورد سریع و مؤثر وجود داشته باشد. در مقابل، رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی از مدل ارتباطی دوسویه (Two-Way Communication) استفاده میکنند که در آن کاربران نقش فعالی دارند و حتی خود به تولیدکنندگان محتوا تبدیل میشوند.
روند تحولات فناوری در حوزه رسانه شتاب بیسابقهای دارد، اما صدا و سیما به دلیل ساختار بوروکراتیک و پیچیدگیهای سازمانی، بهسختی میتواند با این تغییرات همراه شود. بهعنوان مثال، در حالی که هوش مصنوعی و بیگ دیتا در تحلیل رفتار مخاطبان و بهینهسازی محتوا نقش کلیدی دارند، صدا و سیما هنوز از روشهای سنتی تحلیل داده بهره میبرد که دقت و سرعت کافی را ندارد.
یکی از مشکلات جدی که باعث کاهش مخاطبان صدا و سیما شده، رویکردهای محافظهکارانه در تنظیم محتوا است. در حالی که پلتفرمهای دیجیتال با بهرهگیری از الگوریتمهای توصیهگر (Recommendation Algorithms) بهصورت هوشمندانه محتوا را بر اساس سلایق کاربران ارائه میدهند، صدا و سیما همچنان از شیوههای دستوری و محدودکننده استفاده میکند که موجب کاهش جذابیت برنامهها شده است.
در دنیای امروز، داشتن سواد رسانهای یکی از ارکان اساسی در بهرهبرداری از رسانههاست. سازمان کنشگران فضای مجازی که در زمینه آموزش سواد رسانهای و تحلیل فضای مجازی فعالیت دارد، بارها بر اهمیت این موضوع تأکید کرده است. اگر صدا و سیما میخواهد جایگاه خود را حفظ کند، باید در آموزش سواد رسانهای به مخاطبان نقش فعالتری داشته باشد و به جای پافشاری بر مدلهای سنتی، به شیوههای نوین اطلاعرسانی و تعامل با مخاطب روی بیاورد.
رسانههای جدید به دلیل ساختار غیرمتمرکز (Decentralized Media) و انعطافپذیری بالا، قادرند در کوتاهترین زمان، اخبار و تحلیلهای متنوعی ارائه دهند. این رسانهها با استفاده از تکنیکهای روزنامهنگاری شهروندی (Citizen Journalism) و انتشار لحظهای محتوا (Real-Time Content Sharing)، ارتباط نزدیکتری با کاربران برقرار میکنند. در مقابل، صدا و سیما همچنان بر رویههای سنتی تأکید دارد و این باعث تأخیر در واکنشهای خبری و کاهش اعتماد مخاطبان شده است.
یکی از دلایل اصلی عقبماندگی صدا و سیما، عدم شناخت صحیح از نیازها و رفتارهای رسانهای نسل Z و نسل آلفا است. این نسلها که در دنیای دیجیتال رشد کردهاند، انتظارات متفاوتی از رسانهها دارند. آنها به محتوای کوتاه، تعاملی و شخصیسازیشده علاقه دارند و بیشتر از طریق شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای ویدیویی مانند یوتیوب، اینستاگرام و تیکتاک به اخبار و اطلاعات دسترسی پیدا میکنند.
از رسانههای خطی به پلتفرمهای غیرخطی: نسل جدید تمایلی به نشستن پای تلویزیون و تماشای برنامههای از پیش تعیینشده ندارد. آنها ترجیح میدهند محتوای مورد علاقه خود را در هر زمان که بخواهند و روی هر دستگاهی که دارند، مشاهده کنند.
تمرکز بر ویدئوی کوتاه و محتوای تعاملی: محبوبیت ویدئوهای کوتاه و محتوای تولیدشده توسط کاربران نشان میدهد که نسل جدید به ارتباطات بصری و سرگرمکننده علاقه دارد. صدا و سیما، که همچنان به قالبهای طولانی و سنتی وفادار است، در این زمینه عقب مانده است.
اعتماد به رسانههای مستقل و غیررسمی: بسیاری از افراد جوانتر به جای اعتماد به رسانههای رسمی، اطلاعات خود را از اینفلوئنسرها، پادکستها و کانالهای مستقل خبری دریافت میکنند.
راهکارهای پیشنهادی برای صدا و سیما
برای جبران این عقبماندگی، صدا و سیما باید استراتژیهای خود را بازبینی کند:
ورود به فضای دیجیتال بهصورت جدیتر: تولید محتوای اختصاصی برای پلتفرمهای دیجیتال مانند یوتیوب، آپارات و اینستاگرام.
افزایش تعامل با کاربران: ایجاد برنامههایی که مخاطب بتواند در آنها مشارکت داشته باشد و نظراتش را در زمان واقعی ارائه کند.
استفاده از هوش مصنوعی و کلانداده: تحلیل رفتار مخاطبان و ارائه محتوای شخصیسازیشده بر اساس علایق آنها.
ایجاد محتوای جذاب و غیررسمی: تولید برنامههایی با لحن دوستانهتر، با حضور چهرههای محبوب دیجیتال.
صدا و سیما برای کاهش فاصله خود با رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی، باید به تغییرات اساسی در ساختار مدیریتی، مدلهای ارتباطی و فناوریهای مورد استفاده تن دهد. پذیرش رویکردهای مدرن، از جمله هوش مصنوعی در تحلیل محتوا، تعامل دوسویه با مخاطبان و استفاده از استراتژیهای سواد رسانهای، میتواند به این رسانه سنتی کمک کند تا از وضعیت کنونی خارج شود. در غیر این صورت، همچنان چند قدم عقبتر باقی خواهد ماند، در حالی که رسانههای جدید، گامهای بلندتری به سمت آینده برمیدارند. برای دستیابی به مقالات بیشتر کلیک بفرمایید.
آرش حدادیان
کنشگران فضای مجازی