در ظاهر، فضای مجازی پر از صداهای مستقل و نظرات متنوع است؛ اما واقعیت این است که بسیاری از رفتارهایی که در شبکههای اجتماعی دیده میشود، برآمده از هماهنگی پنهان میان کاربران است — چه از روی برنامهریزی قبلی و چه در نتیجه الگوریتمها و شرایط خاص.
شناخت این الگوهای هماهنگ، یک بخش مهم از سواد رسانهای و مهارت در رصد و آنالیز فضای مجازی است. چون ما را قادر میسازد تا از قربانیشدن در موجهای ساختگی و عملیات رسانهای جلوگیری کنیم.
رفتار هماهنگشده یعنی عملکرد گروهی از کاربران که بهطور همزمان، مشابه یا مکمل هم عمل میکنند تا پیام خاصی را تقویت کنند یا فضایی خاص در رسانه شکل دهند.
انواع رفتار هماهنگ:
طبیعی (ارگانیک):
زمانی که کاربران بدون هیچ هماهنگی قبلی، صرفاً به دلیل علاقه یا هیجان مشترک، یک موضوع را مطرح میکنند. مثل پستهای احساسی بعد از فینال جام جهانی.
ساختگی یا سازمانیافته (Inorganic/Coordinated Campaigns):
گروهی از اکانتها (شخصی یا بات) بهصورت برنامهریزیشده اقدام به تولید، بازنشر و تبلیغ محتوای یکسان یا مرتبط میکنند تا افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهند.
مثال واقعی:
در جریان برخی اعتراضات جهانی، تعداد زیادی اکانت ناشناس و تازهتأسیس، در بازه کوتاهی هشتگ خاصی را تکرار کردهاند تا در رتبههای ترند قرار گیرد.
۳. شاخصهای رصد رفتار هماهنگشده
برای شناسایی فعالیتهای هماهنگشده، تحلیلگران از چند الگو و علامت استفاده میکنند:
الف) زمانبندی مشابه پستها
اگر تعداد زیادی پست تقریباً همزمان منتشر شود (مثلاً در چند ثانیه یا دقیقه مشخص)، بهویژه با محتوا یا لحن مشابه، نشانهای از هماهنگی است.
مثال: صد توییت در ۵ دقیقه، همه با جملهای مشابه و هشتگ یکسان.
ب) استفاده از هشتگهای خاص بهصورت همزمان
زمانی که هشتگی بهطور ناگهانی و بیزمینه در طیف وسیعی از پستها ظاهر میشود، میتواند نتیجه کمپین هماهنگشده باشد.
مثال: هشتگی مثل #XCompanyIsScam که پیش از آن هیچ سابقهای نداشته، اما یکباره با صدها توییت همراه میشود.
ج) محتوای کپی/پیست یا شباهت زبانی
وقتی چندین حساب کاربری از یک متن یا جمله خاص بدون تغییر استفاده میکنند، نشانهای قوی از انتشار ساختگی و غیرارگانیک است.
مثال: «ما باید صدای خود را بلند کنیم، سکوت کافی است» در ۵۰ اکانت مختلف، بدون ذکر منبع.
د) وجود حسابهای تازهتأسیس یا ناشناس
اکانتهایی که به تازگی ساخته شدهاند یا فاقد عکس، بیوگرافی، تعامل انسانی واقعی هستند، معمولاً بخشی از کمپینهای جعلی هستند.
هـ) الگوهای تکراری در پاسخ و ریاکشن
پاسخهای مشابه به یک پست خاص، لحن تکراری در ریتوییت یا حتی لایکهای هماهنگشده، نشانه استفاده از ربات یا کمپین است.
تحلیل این رفتارها نیازمند ابزارهای تخصصی است. مهمترین ابزارها عبارتاند از:
✅ Crowdtangle
ابزاری برای رصد محتوای عمومی در فیسبوک و اینستاگرام. قابلیت نشان دادن نمودارهای زمانی بازنشر، تعامل و شناسایی محتوای پرانتشار را دارد.
✅ Hoaxy
ابزاری مخصوص بررسی انتشار شایعات در توییتر. با نمایش گراف تعامل، میتوان دید که کدام حسابها بیشترین نقش را در پخش اطلاعات دارند.
✅ Botometer
ابزاری برای تحلیل احتمال ربات بودن یک حساب توییتر. با بررسی شاخصهایی مثل نرخ پست، الگوی تعامل، و رفتار شبانهروزی.
✅ تحلیل شبکهای (Network Analysis)
با استفاده از نرمافزارهایی مثل Gephi یا NodeXL میتوان نقشهای از تعامل بین حسابها ساخت و گرههای اصلی (کاربران تأثیرگذار) را شناسایی کرد.
مثال کاربردی: مشخصکردن اینکه ۸۰٪ لایکهای یک هشتگ خاص فقط از ۲۰ اکانت انجام شده.
رفتارهای هماهنگشده معمولاً بیهدف نیستند. اهداف پشت پرده عبارتاند از:
ساخت ترند مصنوعی: برای ایجاد تصور عمومی از اهمیت یا گستردگی یک موضوع.
حمله به اشخاص یا برندها: برای تخریب اعتبار یا تولید حاشیه.
تأثیرگذاری بر سیاست یا افکار عمومی: با انتشار ایدههای خاص یا فریبنده.
تقویت روایتهای خاص (narrative pushing): حتی اگر نادرست یا جنجالی باشند.
فریب الگوریتمها برای دیدهشدن بیشتر
در شرایط بحرانی، کاربران بیشتر به اطلاعات نیاز دارند. همین خلأ، فرصت مناسبی برای اجرای کمپینهای ساختگی است.
مثالها:
جنگها و بحرانهای نظامی: انتشار عکسهای قدیمی بهجای تصاویر روز
اعتراضات: راهاندازی هشتگهایی برای تخریب چهره معترضان یا حاکمیت
بحران سلامت: پخش اطلاعات غلط درباره واکسن یا داروها
برای این کار باید به چند شاخص توجه کرد:
تاریخچه هشتگ: آیا قبلاً استفاده شده؟ یا ناگهان ظاهر شده؟
تنوع کاربران: آیا افراد واقعی از مناطق مختلف مشارکت دارند؟
اصالت اکانتها: سابقه تعامل و فعالیت طبیعی دارند یا نه؟
محتواها متنوعاند یا تکراری؟
نسبت لایک، بازنشر و کامنت با تعداد پستها طبیعی است؟
بسیاری از فعالیتهای گروهی در فضای مجازی ارگانیک هستند.
اما تفاوت کلیدی در موارد زیر است:
رفتار طبیعی رفتار ساختگی
متنوع و خودجوش تکراری و الگودار
کاربران واقعی با سابقه تعامل اکانتهای ناشناس یا جدید
واکنش احساسی یا جمعی برنامهریزیشده و استراتژیک
کاربران آموزشدیده میتوانند:
هیجانزده نشوند
قبل از بازنشر، محتوای پنهان و اهداف پشت آن را بسنجند
به منابع معتبر استناد کنند
خودشان وارد بازی موجسازیهای دروغین نشوند
الگوریتمها را فریب ندهند و فریبشان را نخورند
شناخت رفتارهای هماهنگشده فقط یک مهارت فنی نیست؛ بلکه یک ضرورت برای هر فردی است که میخواهد در عصر اطلاعات، قربانی اطلاعات غلط نشود.
اگر ندانیم چطور این موجها ساخته میشوند، ممکن است بخشی از بازی آنها شویم — حتی بدون اینکه بدانیم.
🌐 سواد رسانهای یعنی رصدگر بودن، نه صرفاً مصرفکننده بودن
آرش حدادیان
موسس و مدیرعامل کنشگران فضای مجازی