کنشگری اجتماعی در بستر تاریخ همواره یکی از اصلیترین اشکال بروز ارادهی جمعی، اعتراضات مدنی، و مطالبهگری از قدرت سیاسی و ساختارهای حاکم بوده است. با این حال، آنچه در دو دهه گذشته رخ داده، صرفاً تغییر در ابزار و کانالهای انتقال پیام نیست؛ بلکه ما با یک تحول ساختاری و پارادایمی در چیستی، چگونگی، و کارکرد کنشگری اجتماعی مواجهایم.
فناوریهای دیجیتال – بهویژه ظهور پلتفرمهای ارتباط جمعی همچون توییتر، اینستاگرام، تلگرام و شبکههای بومی پیامرسان – نهتنها مسیرهای سنتی اعتراض، همدلی، یا همبستگی را متحول کردهاند، بلکه مرز میان فرد و جمع، کنش و واکنش، و واقعیت و بازنمایی را نیز در هم شکستهاند.
کنشگر اجتماعی دیگر لزوماً آن فعالِ شناختهشدهی خیابانی نیست که پرچم یا بلندگو بهدست دارد؛ بلکه میتواند کاربر گمنامی باشد که با تولید یک محتوای مؤثر – یک توییت، تصویر یا ویدیو – توان آن را دارد که موجی از آگاهی یا همبستگی اجتماعی را در سراسر فضای دیجیتال بهراه اندازد.
در تحلیل تفاوت میان کنشگری سنتی و کنشگری دیجیتال، نمیتوان صرفاً به ابزارها پرداخت؛ مسئله، فراتر از جایگزینی خیابان با صفحهنمایش یا شبنامه با استوری است. ما با دو میدان کاملاً متفاوت از لحاظ منطق عملکرد، مخاطبسازی، تولید معنا و کنترل مواجه هستیم.
کنشگری سنتی عمدتاً در میدان فیزیکی رخ میداد: خیابانها، مساجد، نشستهای صنفی، دانشگاهها یا رسانههای رسمی. در این فضاها، حضور فیزیکی و کنش چهرهبهچهره مبنای اعتبار و اثربخشی بود. گفتوگو، سازماندهی، اعتراض و مطالبه، در بستری شکل میگرفت که زمانبر، پرهزینه و نیازمند زیرساختهای گسترده (مجوز، امکانات، شبکه انسانی و…) بود.
در مقابل، کنشگری دیجیتال در یک میدان مجازی، غیرفیزیکی و مبتنی بر تعاملات پُرشتاب شکل میگیرد. اینجا ارتباطات بهجای آنکه عمودی و ساختاریافته باشند، افقی، پویا و اغلب بیواسطهاند. یک کاربر میتواند مستقیماً مخاطب گستردهای از مردم، رسانهها یا حتی تصمیمگیران را خطاب قرار دهد؛ بدون نیاز به عضویت در حزب یا سازمان خاصی.
تأثیرگذاری در مقیاس جهانی، سرعت بالا در انتشار محتوا، هزینهی نزدیک به صفر، و امکان سازماندهی غیرمتمرکز از جمله ویژگیهای کنشگری دیجیتالاند که آن را از کنشگری سنتی متمایز میسازند.
با این حال، کنشگری دیجیتال نیز با محدودیتهایی نوین روبهروست: نظارت الگوریتمی، سانسور غیرشفاف پلتفرمی، و وابستگی شدید به زیرساختهای مالکیتی شرکتهای فراملی، مخاطراتیاند که گاه از ممیزیهای کلاسیک حکومتی پیچیدهتر و مبهمتر عمل میکنند. همچنین سرعت بالا در تولید و مصرف محتوا، گاه فرصت تأمل، تحلیل و سازماندهی پایدار را از میان میبرد.
در واقع، میتوان گفت کنشگری سنتی در پی نمایندگی اجتماعی و تغییر تدریجی بود، در حالی که کنشگری دیجیتال بیش از هرچیز بر دیدهشدن، برانگیختن احساسات، و تغییرات آنی تمرکز دارد – هرچند این دو لزوماً در تضاد نیستند، بلکه در زیستبوم کنشگری معاصر، به شکل پیچیدهای همزیستی دارند.
در کنار چالشهای نوظهور، واقعیت آن است که فناوری دیجیتال فضا را برای دموکراتیزه شدن کنش اجتماعی بیش از هر زمان دیگری فراهم کرده است. اکنون هر شهروند – صرفنظر از موقعیت جغرافیایی، طبقه اجتماعی یا وابستگی سازمانی – میتواند صدای خود را به گوش جهانیان برساند.
از مهمترین ظرفیتهای کنشگری دیجیتال میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
رسانهزدایی از رسانه: افراد عادی بدون نیاز به ساختارهای پرهزینهی رسانهای میتوانند به تولید محتوا بپردازند و نقش فعال در روایتسازیهای اجتماعی ایفا کنند.
فراگیر شدن دسترسی به مخاطب: مرزهای جغرافیایی رنگ باخته و پیامها میتوانند فراتر از مرزهای ملی بازتاب یابند.
توان چندرسانهای: امکان ترکیب متن، تصویر، ویدیو، پادکست و حتی واقعیت افزوده برای انتقال موثر پیام فراهم شده است.
همافزایی شبکهای: ابزارهای دیجیتال اجازه میدهند تا کنشگران پراکنده در سراسر جهان، در زمان واقعی به یکدیگر متصل و همراستا شوند.
تحرکپذیری سریع: زمان برنامهریزی برای کمپینهای اجتماعی از هفتهها به ساعت و گاه دقیقه کاهش یافته است.
این پرسشی مهم و بنیادین است. اگرچه فضای مجازی بستر فعالیت اجتماعی شده، اما باید میان کنشگری دیجیتال و مصرف منفعلانهی محتوا تمایز قائل شد.
کنشگری دیجیتال، نوعی مشارکت هدفمند و مسئولانه است. کنشگر دیجیتال، تنها مصرفکنندهی پیام یا تماشاگر رویدادها نیست، بلکه در تولید معنا، بسیج اجتماعی، طرح مسئله و پیگیری آن نقش فعالی ایفا میکند.
یک لایک یا اشتراکگذاری ساده لزوماً نشانهی کنشگری نیست. بلکه کنشگری دیجیتال زمانی محقق میشود که:
فرد دارای هدف روشن اجتماعی باشد.
پیام معتبر، بررسیشده و بدون آسیب به دیگران منتشر کند.
نسبت به بازخوردها، تغییر مسیرها و پیچیدگیهای اجتماعی حساس و هوشیار باشد.
📱 کنشگر دیجیتال کیست؟
او فردی است که از ابزارهای دیجیتال برای تحقق تغییر اجتماعی، آگاهیبخشی یا مطالبهگری استفاده میکند. برخی ویژگیهای برجسته او عبارتاند از:
اخلاقمحور است: صحت اخبار را میسنجد، از نشر نفرتافزایی، شایعه و اطلاعات نادرست میپرهیزد.
استراتژیک میاندیشد: پیام خود را متناسب با مخاطب، زمان و بستر انتخاب میکند.
هدفمند و پایداریطلب است: صرفاً به دنبال وایرالشدن نیست، بلکه دغدغهی تداوم و عمق دارد.
کنشگری دیجیتال، تکبعدی نیست؛ بلکه اشکال مختلفی از مشارکت اجتماعی را دربرمیگیرد، از جمله:
اعتراض مدنی آنلاین: از طوفانهای توییتری تا کارزارهای هشتگی برای مقابله با بیعدالتیها.
کمپینهای آگاهیبخش: همچون اطلاعرسانی درباره مسائل زیستمحیطی، سلامت روان یا حقوق زنان.
کنشگری سبک زندگی: مثال آن ترویج مصرف آگاهانه، زندگی بدون پلاستیک یا حمایت از کارآفرینان محلی.
کنشگری امدادی: فعالیتهایی همچون جمعآوری کمکهای مردمی برای آسیبدیدگان در بحرانهای طبیعی.
در کنار فرصتها، نباید از چالشهای ژرف این حوزه غافل شد:
دیدهنشدن توسط الگوریتمها: پلتفرمها ممکن است بهدلایل اقتصادی یا سیاسی پیامهای اعتراضی را سانسور یا از دامنه انتشار خارج کنند.
سطحیگرایی و شتابزدگی: عمق تحلیلی فدای سرعت و حجم بازنشر میشود.
نمایشی شدن کنشگری: برخی افراد ممکن است صرفاً برای دیدهشدن یا کسب فالوئر، خود را کنشگر نشان دهند.
خستگی دیجیتال: درگیری مستمر با بحرانها و بیعدالتیها میتواند منجر به فرسودگی روانی یا کنارهگیری شود.
در این مسیر پرفرازونشیب تحول کنشگری در عصر دیجیتال، سازمان مردمنهاد «کنشگران فضای مجازی» همواره کوشیده است تا نهتنها در صف مقدم این دگرگونی قرار گیرد، بلکه همراه و همیار دیگر نهادهای مردمی نیز باشد. ما باور داریم که توانمندسازی اجتماعی در دوران دیجیتال، نیازمند بازتعریف ابزارها، زبان و شیوههای اثرگذاری است. از همین رو، این سازمان با بهرهگیری از تخصص میانرشتهای در حوزههای فناوری، رسانه و علوم اجتماعی، آماده است تا هر آنچه در توان دارد در اختیار سمنها، فعالان مدنی و کنشگران اجتماعی قرار دهد؛ از آموزش و مشاوره گرفته تا طراحی کمپینهای دیجیتال و توسعه زیرساختهای لازم برای حضور مؤثر و مسئولانه در فضای مجازی. ما بر این باوریم که آیندهی کنشگری، در همافزایی نیروهای مردمی با ظرفیتهای دیجیتال رقم خواهد خورد.
در جهانی که پیامها در کسری از ثانیه منتشر میشوند و افکار عمومی بهسرعت دگرگون میشوند، کنشگری دیجیتال نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی اخلاقی و اجتماعی است.
اما این کنشگری زمانی مفید و پایدار خواهد بود که با سواد رسانهای، تحلیل انتقادی، اخلاق دیجیتال و مشارکت اجتماعی حقیقی همراه باشد.
اکنون هر کلیک ما، میتواند کنشی باشد؛ پرسش این است که آن کنش در خدمت آگاهی و همبستگی است یا در مسیر هیاهو و خودنمایی؟
پاسخ این پرسش، آیندهی کنشگری دیجیتال را تعیین خواهد کرد.